جمعه, ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۶:۰۲ ق.ظ

درباره سايت

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

محبوب ترين ها

پيوندها

تصاوير برگزيده

شبکه های اجتماعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عصر ظهور» ثبت شده است

چهل قنوت تا پیوند با مهدی موعود

 مقاله مهدوی

چهل قنوت تا پیوند با مهدی موعود ۰ نظر

اللهم عظم البلاء و برح الخفاء و انکشف الغطاء و انقطع الرجاء و ضاقت الارض و منعت السماء و الیک یا رب المشتکی و علیک المعول فی الشده و الرخاء اللهم فصل علی محمد و آل محمد الذین فرضت علینا طاعتهم فعرفتنا بذلک منزلتهم ففرج عنا بحقهم فرجا عاجلا کلمح البصر او هو اقرب یا محمد یا علی اکفیانی فانکما کافیای و انصرانی فانکما ناصرای یا مولای یا صاحب الزمان الغوث الغوث الغوث ادرکنی ادرکنی مجلسی: بحارالانوار، ج 50: ص 275، چ بیروت


فضل بن ابی قره گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام می فرمود: خداوند به ابراهیم علیه السلام وحی فرو فرستاد که برای تو فرزندی متولد شود. ابراهیم این را به ساره باز گفت. ساره با شگفتی پرسید: آیا من توانم که حملی بر زمین نهم، حال آن که پیرزنی بیش نیستم؟! خداوند به ابراهیم وحی فرمود که: او خواهد زایید و فرزندانش چهارصد سال شکنجه و آزار کشند، از آن رو که سخن را بر من رد کرد. امام صادق علیه السلام فرمود: پس چون اذیت و رنج بر بنی اسرائیل به درازا کشید چهل روز به درگاه خداوند ناله و زاری کردند. خداوند به موسی و هارون وحی فرمود که: آنها را از چنگال فرعون رهایی بخشد و بدین صورت یکصد و هفتاد سال آزار را از آنها کاست. راوی گوید: سپس امام صادق علیه السلام فرمود: شما هم اگر چنین کنید البته خداوند بر ما گشایش دهد، ولی اگر این گونه نباشد این امر تا آخرین حد خود به درازا کشد.


سیر اول: (شب همه جا را فرا گرفته سیاهی بر قلبهایمان سایه افکنده) دنیا با جاذبه های پر زرق و برقش پیش پایمان دام گسترده و خود به کمین صید نشسته تا کی ما را به کام خود کشد و اسیر سازد. ابلیس زهر سو افسونگری کند و به یاری نفس خصم شتابد. در این ظلمت به هر سو قدم گذاری هلاک شوی و در دره گمراهی سقوط کنی. چشمانت کور شده جایی را نمی بینی، راه بیراهه تشخیص نمی دهی. غریقی هستی در دریای مواج و طوفانی که کشتی نجاتی می طلبی. در این لحظات سخت و پر آشوب ندایی در اعماق جانت طنین اندازد: ان مثل اهل بیتی فی امتی کمثل سفینه نوح من رکبها نجی و من تخلف عنها غرق. [1] .


همانا مثل اهل بیت من در میان امت من همچون کشتی نوح است که هر کس بر آن سوار شد نجات یافت و هر کس ز آن روی برتافت هلاک گردید.


سیر دوم: چشمه های نور در دلت می جوشد، غنچه های اشک به دیدگانت می شکفد، زمزمه ای دلنشین داری: السلام علیک یا سبیل الله الذی من سلک غیره هلک. [2] .


سلام بر تو ای مولای من، امام زمان، ای راه خدایی که هر کس در غیر آن گام نهد هلاک شود. راه هدایت یافته، شب تاریکت سحر گشته، به صراط مستقیم گام نهاده، ریسمان محکم هدایت را چنگ زده، راهبری امام هدایت پذیرفته، بر شیطان و طواغیت پشت کرده ای. فرشتگان به استقبالت آمده و مژده رستگاریت دهند: خوشا به حال تو! خوشا به حال تو! گویی تازه دنیا آمده ای، بر سجاده می نشینی و دست به دعا بر می داری: اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف رسولک، اللهم عرفنی رسولک فانک ان لم تعرفنی رسولک لم اعرف حجتک، اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی. [3] .


پروردگارا! معرفت خویش به من عطا فرما که اگر معرفتت به من عطا نفرمایی رسولت نمی شناسم. بارالها! رسولت به من شناسان که اگر رسولت به من نشناسانی حجتت نمی شناسم. خدایا! حجتت به من شناسان که اگر او را به من نشناسانی از دینم گمراه شوم.


سیر سوم: امامت را شناخته محبتش به دل پرورانده اما هنوز غمین و افسرده ای. اکنون مولایت در زندان نشسته و خورشید وجودش در پس ابر غیبت پنهان شده نه او را می بینی نه صدایش می شنوی. چه سخت است این جدایی! الی متی احار فیک یا مولای، و الی متی و ای خطاب اصف فیک و ای نجوی، عزیز علی ان اجاب دونک و اناغی، عزیز علی ان ابکیک و یخذلک الوری، عزیز علی ان یجری علیک دونهم ما جری. [4] .


تا کی در انتظارات حیران مانم؟ تا به کی و با کدام گفتار تو را ستایم؟ و چگونه و به چه زبانی شرح خود بیان نمایم و با تو سخن و راز دل گویم؟ بسیار دشوار است بر من که از غیر تو پاسخ داده شوم و همسخن گردم. بسیار سخت است بر من تا بر فراق تو گریم و مردم تو را واگذارند و از یادت غافل باشند. بر من بسی سخت است که این رنج و مصیبت زمان غیبت تنها بر تو وارد شود.


سیر چهارم: از این و آن سراغش گیری، او را نمی یابی. اینجا و آنجا جستجوش کنی، راه به جایی نمی بری. با این حال، امید ز کف نداده از رحمت پروردگار مایوس نگشته ای. چه خوش ذکری به لب داری: اللهم ارنی الطلعه الرشیده، و الغره الحمیده، و اکحل ناظری بنظره منی الیه، و عجل فرجه. [5] .


خداوندا! آن طلعت زیبا و رشید، و آن چهره دل آرا را به من بنمایان. چشم مرا با نگاهی به جمال حضرتش سرمه کش و در فرج و ظهورش تعجیل فرما.


سیر پنجم: آه! آه! براستی ممکن است روزی او را بینی و بر خاک پایش بوسه زنی. هل الیک یابن احمد سبیل فتلقی؟ هل یتصل یومنا منک بعده فنحظی؟ متی نرد منا هلک الرویه فنروی، متی ننتفع من عذب مائک فقد طال الصدی، متی نغادیک و نراوحک فنقر عینا، متی ترانا و نریک. [6] .


ای پسر پیغمبر! آیا به سوی تو راه ملاقاتی هست؟! آیا امروز به فردایی می رسد که به دیدار جمالت بهره مند شویم؟! آیا می شود که بر جویبار رحمتت در آییم و سیراب شویم؟! کی شود که بر رفع عطش طولانی خود از چشمه آب زلال تو سیراب شویم؟! کی رسد که ما با تو صبح و شام کنیم، تا چشم ما به جمالت روشن شود که تو ما و ما تو را بنگریم.


سیر ششم: چه آرزوها که عقده دل گشته، چه اشکها که در هجر تو بر گونه ها غلطیده، چه حسرتها که نبرده، چه طعنه ها که نشنیده، چه ساعتها که به انتظارت ننشسته ایم، ولی ای مولا: فلو تطاولت الدهور و تمادت الاعمار لم ازدد فیک الا یقینا، و لک الا حبا، و علیک الا متکلا و معتمدا، و لظهورک الا متوقعا و منتظرا، و لجهادی بین یدیک مترقبا، فابذل نفسی و مالی و ولدی و اهلی و جمیع ما خولنی ربی بین یدیک، و التصرف بین امرک و نهیک، مولای، فان ادرکت ایامک الزاهره، و اعلامک الباهره فها انا ذا عبدک المتصرف بین امرک و نهیک، ارجو به الشهاده بین یدیک و الفوز لدیک. [7] .


پس هر گاه در زمان غیبت، روزگار دراز و عمرها طولانی بگذرد جز آن که بر یقین، محبت، توکل و اعتمادم بر تو افزاید، تاثیر دیگری نخواهد داشت. و جز آن که توقع و انتظارم به ظهور حضرتت بیشتر گردد و برای جهاد در پیشگاهت که جان، مال، فرزند و عیال و هر چه که پروردگارم به من تفضل و مرحمت نموده فدایت سازم و امر و نهی تو را درباره تصرف در آنها اجرا سازم، اثری نمی گذارد. ای مولای من! پس هر گاه دوران درخشان و پرچمهای نمایان تو را دریابم من بنده مطیع امر و نهی تو خواهم بود و به آن اطاعت، امید و انتظار شهادت در رکاب حضرتت و سعادت در پیشگاهت دارم.


سیر هفتم: صبحمان بی ذکر تو شب شود و شبمان بی درد غمت به صبح رسد. یادت ز کویمان رخت بربسته به دیار فراموشان کوچ کرده. گویا نه غیبتی رخ داده نه هجرانی گریبان گیرمان گشته. تنها در دل شب، از آن دور دستها، صدای مناجاتی به گوش رسد: اللهم و لا تسلبنا الیقین لطول الامد فی غیبته و انقطاع خبره عنا، و لا تنسنا ذکره و انتظاره، و الایمان به، و قوه الیقین فی ظهوره، و الدعاء له، و الصلوه علیه حتی لا یقنطنا طول غیبته من قیامه و یکون یقیننا فی ذلک کیقیننا فی قیام رسولک صلواتک علیه و آله، و ما جاء به من وحیک و تنزیلک. [8] .


خدایا! یقین را به جهت درازی مدت غیبتش و بی خبر بودن از حضرتش ز ما سلب مفرما و یاد و انتظار و ایمان به حضرتش، قوت یقین به ظهورش، دعا و درود فرستادن بر وجودش ز یاد ما مبر، تا این که طول غیبتش ما را ز قیامش نومید نکند و یقین ما به آن چون یقین به قیام پیغمبرت - که درودهایت بر او و آل او باد - و آنچه از وحی و تنزیلت (قرانت) آورده، باشد.


سیر هشتم: (و اینک ای پناه بی پناهان! - ای امید ناامیدان!) عمری در آتش فراقت سوختیم و محبتت به جان خریدیم. اگر لیاقت دیدار رویت نداریم و بی وفایی هایمان ما راز تو دور کرده یقین داریم که نگاه مهربان تو هماره سوی ماست. صدایمان می شنوی قنوتمان در پیوند با خود می پذیری که دعای بر فرجت در این دوران حیرت، یگانه دست آویز ماست برای نجات از هلاکت.


اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف رسولک...


اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف رسولک، اللهم عرفنی رسولک فانک ان لم تعرفنی رسولک لم اعرف حجتک، اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی، اللهم لا تمتنی میته جاهلیه، و لا تزغ قلبی بعد اذ هدیتنی. [9] .


پروردگارا! معرفت خویش به من عطا فرما که اگر معرفتت به من عطا نفرمایی رسولت نمی شناسم. بارالها! رسولت به من شناسان که اگر رسولت به من نشناسانی حجتت نمی شناسم. خدایا! حجتت به من شناسان که اگر او را به من نشناسانی از دینم گمراه شوم. خدایا! مرا مانند مردن جاهلیت نمیران، و دلم را پس از آن که هدایتم کردی منحرف منما.


اللهم صل علی محمد و آله و انجز لولیک ما وعدته


اللهم صل علی محمد و آله، و انجز لولیک ما وعدته. [10] .


پروردگارا! بر محمد و آلش درود فرست و آن چه را که به ولیت وعده فرمودی محقق گردان.


اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل ساعه...


اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا. [11] .


بارالها! در این هنگام و برای همیشه ولی امرت، امام زمان حجه بن الحسن را - که درودهایت بر او و بر پدرانش باد - سرپرست و نگهدار و رهبر و یاور و رهنما و نگهبان باش تا گیتی را به فرمان او در آوری و تا دیر زمان بهرمندش گردانی.


اللهم و سر نبیک محمدا برؤیته و من تبعه علی دعوته و ارحم استکانتنا بعده...


اللهم و سر نبیک محمدا صلی الله علیه و آله برویته و من تبعه علی دعوته و ارحم استکانتنا بعده، اللهم اکشف هذه الغمه عن هذه الامه بحضوره، و عجل لنا ظهوره انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا، برحمتک یا ارحم الراحمین. [12] .


بارالها! و پیامبرت را شاد و مسرور گردان به دیدار او و پیروانش که دعوت حضرتش را اجابت کردند. و (ای خدا!) بر حال زار و پریشان ما بعد از (غیبت) او ترحم فرما. خداوندا! این غم و اندوه (زمان غیبت ولیت) را از این امت به حضور (و ظهورش) بردار. در ظهورش برای ما تعجیل فرما، که (مخالفان) آن را دور می دانند و ما آن را نزدیک. به امید رحمتت، ای مهربانترین مهربانان.


اللهم انی اسئلک ان ترینی ولی امرک ظاهرا نافذ الامر مع علمی بان لک السلطان...


اللهم انی اسئلک ان ترینی ولی امرک ظاهرا نافذ الامر مع علمی بان لک السلطان، و القدره و البرهان، و الحجه و المشیه، و الحول و القوه، فافعل ذلک بی و بجمیع المومنین حتی تنظر الی ولی امرک صلواتک علیه، ظاهر المقاله، واضح الدلاله، هادیا من الضلاله، شافیا من الجهاله. [13] .


خدایا! من از تو به اصرار می خواهم که ولی امرت را نمایان و با نفوذ فرمان نشانم دهی، [14] چرا که می دانم حاکمیت، قدرت، برهان، حجت و مشیت از آن توست. پس برای من و همه مومنان انجام ده، تا اینکه به ولی امرت - که درودهای تو بر او باد - بنگریم در حالی که نمایان و شفابخش از (مرض) جهالت است.


اللهم اعز نصره و مد فی عمره و زین الارض بطول بقائه


اللهم اعز نصره، و مد فی عمره، و زین الارض بطول بقائه. [15] .


خدایا! یاری او را همراه با پیروزی و اقتدار گردان، عمرش را دراز فرما و زمین را به دراز زیستیش زینت بخش.


اللهم اعزه و اعزز به و انصره و انتصر به و انصره نصرا عزیزا...


اللهم اعزه و اعزز به، و انصره و انتصر به، و انصره نصرا عزیزا، و افتح له فتحا یسیرا، و اجعل له من لدنک سلطانا نصیرا. [16] .


خدایا! او را عزت بخش و به وسیله او (مومنان را) عزیز گردان. و او را یاری کن و به وسیله او یاری فرما. و او را پیروزی به همراه عزت و اقتدار عطا کن. و به آسانی جهانی را به دست او فتح نما و از جانب خود او را سلطنت و قدرت عنایت فرما.


اللهم اذل کل من ناواه و اهلک کل من عاداه و امکر بمن کاده...


اللهم اذل کل من ناواه، و اهلک کل من عاداه، و امکر بمن کاده، و استاصل من جحده حقه، و استهان بامره، و سعی فی اطفاء نوره، و اراد اخماد ذکره. [17] .


خدایا! هر که در برابر او بایستد ذلیل فرما. هر که با او دشمنی کند هلاک گردان. و با هر کس به او نیرنگ زند مکر کن. و کسی که حق او را انکار کند، امرش را سبک شمارد، در خاموش نورش بکوشد و از بین بردن یادش را اراده کند، تمامی هستی او را بر باد فنا ده، انسان که آثاری از او باقی نماند.


اللهم ارنی الطلعه الرشیده و الغره الحمیده و اکحل ناظری بنظره منی الیه...


اللهم ارنی الطلعه الرشیده، و الغره الحمیده، و اکحل ناظری بنظره منی الیه، و عجل فرجه، و سهل مخرجه، و اوسع منهجه، و اسلک بی محجته، و انفذ امره، و اشدد ازره. [18] .


خداوندا! آن نگار زیبا و رشید و آن سیمای دل آرا را به من بنمایان. چشم مرا با نگاهی به جمال حضرتش سرمه کش (: نور چشم را با آن نگاه فزون ساز). در فرج و ظهورش تعجیل فرما. خروجش آسان نما. در طریقه دوستیش گستردگی قرار ده. مرا به پیمودن طریق هدایت او موفق دار، فرمانش را (با ظهور او در جهان) نافذ و پشت حضرتش را محکم دار.


اللهم اظهر کلمته و اعل دعوته و انصره علی عدوه و عدوک یا رب العالمین


اللهم اظهر کلمته، و اعل دعوته، و انصره علی عدوه و عدوک، یا رب العالمین. [19] .


پروردگارا! کلمه حق او را در جهان ظاهر ساز و آواز دعوت او را بلند گردان و بر دشمنانش و دشمنانت - ای خدای عالم - او را یاری فرما.


اللهم اعذه من شر جمیع ما خلقت و ذرات و برات و انشات و صورت...


اللهم اعذه من شر جمیع ما خلقت و ذرات و برات و انشات و صورت، و احفظه من بین یدیه و من خلفه و عن یمینه و عن شماله و من فوقه و من تحته بحفظک الذی لا یضیع من حفظته به. [20] .


خدایا! از شر آنچه آفریده ای، بار آورده ای، پدید آورده ای، پرورده ای و تصویر کرده ای، پناهش ده. و او را از پیش، پشت سر، راست، چپ، بالا و پایین حفظ فرما، با آن نگهداریت که هر کسی با آن نگاه داشته ای ضایع نگشته است.


اللهم انا نرغب الیک فی دوله کریمه تعز بها الاسلام و اهله...


اللهم انا نرغب الیک فی دوله کریمه، تعز بها الاسلام و اهله، و تذل بها النفاق و اهله، و تجعلنا فیها من الدعاه الی طاعتک، و القاده الی سبیلک، و ترزقنا بها کرامه الدنیا و الاخره. [21] .


خدایا! ما از تو تمنا و امید داریم که دولت با کرامت (آن امام را به ظهور آوری) و اسلام و اهلش را به آن عزت بخشی و نفاق و اهلش را به او خوار گردانی و ما را در آن دولت حقه از دعوت کنندگان به طاعتت و پیشوایان راه هداییت قرار دهی، و به واسطه آن بزرگوار کرامت دنیا و آخرت را روزی ما فرمایی.


اللهم اعذه من شر کل باغ و طاغ و من شر جمیع خلقک و احفظه من بین یدیه و...


اللهم اعذه من شر کل باغ و طاغ، و من شر جمیع خلقک، و احفظه من بین یدیه و من خلفه و عن یمینه و عن شماله، و احرسه و امنعه من ان یوصل الیه بسوء، و احفظ فیه رسولک و آل رسولک، و اظهر به العدل، و ایده بالنصر، و انصر ناصریه، و اخذ خاذلیه، و اقصم قاصمیه، و اقصم به جباره الکفر، و اقتل به الکفار و المنافقین و جمیع الملحدین حیث کانوا من مشارق الارض و مغاربها، برها و بحرها، و املاء به الارض عدلا و اظهر به دین نبیک صلی الله علیه و آله. [22] .


خدایا! تو آن بزرگوار را از شر هر فرد سرکش و طغیانگر، و از شر همه خلق خود در پناهت محافظت فرما. و آن حضرت را از پیش روی و از پشت سر و جانب راست و چپ محفوظ دار، و از رسیدن هر امر ناگوار و هر آسیبی نگهدار. و به سبب (وجود) او، پیامبر و خاندان پیامبرت را حفظ نما و به واسطه او عدل را آشکار گردان. او را با کمک خود موید دار. یارانش را یاری نما. آنان که از یاری او سرباز می زنند به حال خود (خوار و محروم) واگذار. پشت دشمنانش را بشکن. و گردنکشان کافر را به واسطه او درهم شکن. کافران و منافقان را به او به قتل رسان و تمام ملحدان (معاندان خدا و دشمنان دین) را در مشرق و مغرب زمین و در سرزمینها و دریاهای عالم به وسیله حضرتش به از میان بردار، و به ظهورش زمین را پر از عدل و داد ساز، و دین پیامبرت - که درود خدا بر او و آلش باد - (در گسترده زمین) آشکار فرما.


و اظهر کلمتک التامه و مغیبک فی ارضک الخائف المترقب


اللهم صل علی محمد و آل محمد، و اظهر کلمتک التامه و مغیبک فی ارضک الخائف المترقب. [23] .


خداوندا! بر محمد و آل او درود فرست و کلمه تامه خود را در روی زمین که در پرده غیبت نگاه داشته ای ظاهر فرما، زیرا او (در زمان غیبت) از دشمنانش ترسان و همیشه بیم کشته شدن توسط آنان را دارد.


اللهم انصره و انتصر به لدینک و انصر به اولیائک و اولیائه و شیعته و انصاره و اجعلنا منهم


اللهم انصره و انتصر به لدینک، و انصر به اولیائک و اولیائه و شیعته و انصاره، و اجعلنا منهم. [24] .


بارالها! او را یاری کن و به او دینت را یاری بخش و به واسطه او دوستانت و دوستانش و شیعیانش و یارانش را مدد رسان و ما را از جمله آنان قرار ده.


اللهم انصره نصرا عزیزا و افتح له فتحا یسیرا


اللهم انصره نصرا عزیزا، و افتح له فتحا یسیرا. [25] .


خداوندا! او را به عزت و اقتدار یاری نما و پیروزی را به آسانی به او عطا فرما.


اللهم و اعز به الدین بعد الخمول و اطلع به الحق بعد الافول و اجل به الظلمه و اکشف به الغمه


اللهم و اعز به الدین بعد الخمول، و اطلع به الحق بعد الافول، و اجل به الظلمه، و اکشف به الغمه. [26] .


پروردگارا! دین اسلام را پس از گمنامی غالب (بر تمامی ادیان) نما و حق را بعد از افول طلوعی تازه عنایت کن و ظلمت و تاریکی (جهل و کفر و ظلم) و نیز حیرت و گمراهی را به واسطه حضرتش برطرف فرما.


اللهم اجعلنی من انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه...


اللهم اجعلنی من انصاره و اعوانه، و الذابین عنه، و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه، و الممتثلین لاوامره، و المحامین عنه، و السابقین الی ارادته، والمستشهدین بین یدیه. [27] .


خداوندا! مرا از انصار و یاران و مدافعان حضرتش و آنان که از پی انجام حوایج (و فرامینش) می شتابند، و اوامرش را امتثال می کنند، و نیز از حمایت کنندگان و سبقت گیرندگان در جهت تحقق خواست او، و شهدای در رکاب حضرتش قرار ده.


اللهم و مد فی عمره و زد فی اجله و اعنه علی ما ولیته و استرعیته...


اللهم و مد فی عمره، و زد فی اجله، و اعنه علی ما ولیته، و استرعیته، و زد فی کرامتک له، فانه الهادی المهدی، و القائم المهتدی، و الطاهر التقی الزکی النقی المرضی الصابر الشکور المجتهد. [28] .


خدایا! عمرش را در طول حیاتش بیفزای، و بر آنچه دادی و خواستارش شدی، او را کمک فرما. و کرامتت را بر او دو چندان کن که او راهنمای ره یافته، و قیام کننده هدایت شده، و پاک پرهیزگار پاک پرورده پسندیده مورد رضایت، و شکیبای سپاسگزار سخت کوش است.


اللهم اظهر به دینک و سنه نبیک حتی لا یستخفی بشی ء من الحق مخافه احد من الخلق


اللهم اظهر به دینک و سنه نبیک حتی لا یستخفی بشی ء من الحق مخافه احد من الخلق. [29] .


خدایا! به دست او دینت و سنت پیامبرت را آشکار ساز، تا آنکه چیزی از حق و حقیقت از ترس احدی از خلق مخفی نماند.


اللهم و امن به البلاد و اهد به العباد


اللهم و امن به البلاد و اهد به العباد. [30] .


خداوندا! شهرها و بلاد عالم را به سبب وی امن و امان گردان، و بندگان را در اثر عنایات او هدایت فرما.


اللهم اکفه بغی الحاسدین و اعذه من شر الکائدین...


اللهم اکفه بغی الحاسدین، و اعذه من شر الکائدین، و ازجر عنه اراده الظالمین، و خلصه من ایدی الجبارین. [31] .


خدایا! از زیاده طلبی حسودان کفایتش کن، از شر نیرنگ زنان پناهش ده، اراده ستمگران را از او بران و از دست گردنکشان رهاییش ده.


اللهم صل علیه و قرب بعده و انجز وعده و اوف عهده و اکشف عن بأسه حجاب الغیبه...


اللهم صل علیه و قرب بعده، و انجز وعده، و اوف عهده، و اکشف عن باسه حجاب الغیبه، و اظهر بظهوره صحائف المحنه، و قدم امامه الرعب و ثبت به القلب، و اقم به الحرب و ایده بجند من الملائکه مسومین، و سلطه علی اعداء دینک اجمعین. [32] .


خدایا! رحمت و درود فرست بر او و نزدیک کن درویش را و وعده ای را که به او (دایر بر گسترش عدل و ایمان در سراسر جهان) و پیمانی (که در آن مورد) با او بسته ای به انجام رسان. و امر ناگوار حجاب غیبت را از او بردار. با ظهورش اوراق رنج و محنت را درهم نورد و رعب را در پیشگاهش قرار ده. به واسطه او قلب (مومنان ود وستانش) را ثابت (از تشویش و گمراهی) بدار و به (رهبری) او جنگ با دشمنان دین را بر پا دار و او را به سپاهی از فرشتگان نشاندار یاری نما و او را بر جمله دشمنان دینت چیرگی وا قتدار بخش.


اللهم و نحن عبیدک التائقون الی ولیک المذکر بک و بنبیک خلقته لنا عصمه و ملاذا...


اللهم و نحن عبیدک التائقون الی ولیک المذکر بک، و بنبیک خلقته لنا عصمه و ملاذا، و اقمته لنا قواما و معاذا، و جعلته للمومنین منا اماما، فبلغه منا تحیه و سلاما، و زدنا بذلک یا رب اکراما، و اجعل مستقره لنا مستقرا و مقاما، و اتمم نعمتک بتقدیمک ایاه امامنا حتی توردنا جنانک، و مرافقه الشهداء من خلصائک. [33] .


پروردگارا! ما بندگان حقیرت مشتاق (ظهور) ولی تو هستیم که او یاد آور تو و پیامبر صلی الله علیه و آله تو است. تو او را برای نگهداری و پناه ما (از گمراهی) آفریدی. و او را برانگیخته ای تا ما به برپایی و پناه ما باشد و او را برای مومنان ما امام و پیشوا قرار دادی. پس تو از جانب ما به آن حضرت سلام و تحیت برسان و بدین واسطه ای پروردگار بر گرامیداشت ما بیفزا، و مقام و جایگاه او را مقام و جایگاه ما قرار ده [34] .


و به واسطه پیشوایی او نعمت را بر ما تمام گردان، تا آن بزرگوار به هدایتش ما را در بهشت های عدن و فردوس تو داخل سازد و با شهیدان راه تو و دوستان خاصت رفیق و مونس گرداند.


اللهم طال الانتظار و شمت منا الفجار و صعب علینا الانتصار


اللهم طال الانتظار، و شمت منا الفجار، و صعب علینا الانتصار. [35] .


پروردگارا! انتظار ما شیعیان طولانی شد و مردم فاسق و فاجر ما را شماتت کرده انتقام و پیروزی بر دشمنان بر ما سخت آمده است.


اللهم املاء به الارض عدلا و قسطا کما ملئت ظلما و جورا انک سمیع مجیب


اللهم املاء به الارض عدلا و قسطا، کما ملئت ظلما و جورا، انک سمیع مجیب. [36] .


پروردگارا! زمین را سراسر به وجودش پر از عدل و داد ساز، چونان که اکنون پر از ظلم و جور گردیده (ای خدا! این دعا را مستجاب فرما) که تویی شنونده و مستجاب کننده نام.


اللهم انت کشاف الکرب و البلوی و الیک استعدی فعندک العدوی...


اللهم انت کشاف الکرب و البلوی. و الیک استعدی، فعندک العدوی، و انت رب الاخره و الدنیا، فاغث یا غیاث المستغیثین عبیدک المبتلی، و اره سیده یا شدید القوی، و ازل عنه به الاسی و الجوی، و برد غلیله یا من علی العرش استوی، و من الیه الرجعی و المنتهی. [37] .


خداوندا! تو بر طرف کننده غم و اندوه و بلا و مصیبت هستی و من از تو داد دل می خواهم که تویی داد خواه و تو پروردگار دنیا و آخرتی. پس ای فریاد رس! فریاد خواهان به داد بنده ضعیف بلا دیده و بیچاره ات برس و آقای او را به او بنمایان. ای خدای مقتدر! لطف نما و این بنده درمانده خود را از قید غم و رنج برهان و آتش دل او را فرونشان، ای آن که بر عرش تسلط داری و رجوع و منتهای امر همه خلق به سوی توست.


اللهم و لا تسلبنا الیقین لطول الامد فی غیبته و انقطاع خبره عنا...


اللهم و لا تسلبنا الیقین لطول الامد فی غیبته و انقطاع خبره عنا، و لا تنسنا ذکره و انتظاره و الایمان به، و قوه الیقین فی ظهوره، و الدعاء له، و الصلوه علیه حتی لا یقنطنا طول غیبته من قیامه، و یکون یقیننا فی ذلک کیقیننا فی قیام رسولک صلواتک علیه و آله، و جاء به من وحیک و تنزیلک. [38] .


خدایا! یقین را از ما به جهت درازی مدت غیبتش و بی خبر بودن از حضرتش سلب مفرما. و یادش و انتظارش و ایمان به حضرتش، قوت یقین به ظهورش، دعا برایش و درود فرستادن بر حضرتش را از یاد ما مبر، تا اینکه طول غیبتش ما را از قیامش نومید نکند. و یقین ما در این مورد مانند یقین ما به قیام پیغمبرت - که درودهایت بر او و آل او باد - و آنچه از وحی و تنزیلت (قرآنت) آورده، باشد.


اللهم نور بنوره کل ظلمه و هد برکنه کل بدعه...


اللهم نور بنوره کل ظلمه، و هد برکنه کل بدعه، و اهدم بعزه کل نار، و اهلک بعدله جور کل جائر، و اجر حکمه علی کل حکم، و اذل بسلطانه کل سلطان. [39] .


خدایا! به نور او هر ظلمتی را نورانی کن. به پایه او هر بدعتی را درهم شکن. با سلاح او هر آتشی را فرونشان. با عدل او هر ستمگری را نابود گردان. و حکم او را بر هر حکم دیگر جاری ساز. و با سلطنتش هر حاکمیت دیگری را خوار فرما.


اللهم اجعله الداعی الی کتابک و القائم بدینک استخلفه فی الارض کما استخلفت الذین من قبله...


اللهم اجعله الداعی الی کتابک، و القائم بدینک، استخلفه فی الارض کما استخلفت الذین من قبله، مکن له دینه الذی ارتضیته له، ابدله من بعد خوفه امنا یعبدک لا یشرک بک شیئا. [40] .


خدایا! او را مقرر فرما تا دعوت به قران کند و به ترویج دین تو قیام فرماید و او را خلیفه خود در زمین گردان، چنانکه پیشینیان او را امام و خلیفه گردانیدی. و او را برای (برپایی) دین او که پسندیده می باشد، در زمین جایگزین فرما و خوف او را بدل به ایمنی گردان، تا تو را بپرستند و هیچ بر تو شریک قرار ندهند. [41] .


اللهم و صل علی ولی امرک القائم المؤمل و العدل المنتظر...


اللهم و صل علی ولی امرک القائم المومل، و العدل المنتظر، و حفه بملائکتک المقربین، و ایده بروح القدس، یا رب العالمین. [42] .


خدایا! درود فرست بر ولی امرت، قائم مورد آرزو، عدل مورد انتظار. و او را به سپاه فرشتگان مقربت فراگیر و به روح القدس موید بدار، ای پروردگار جهانیان.


اللهم انا نشکوا الیک فقد نبینا و غیبه امامنا و شده الزمان علینا...


اللهم انا نشکوا الیک فقد نبینا، و غیبه امامنا، و شده الزمان علینا، و وقوع الفتن بنا، و تظاهر الاعداء علینا، و کثره عدونا، و قله عددنا، اللهم فافرج ذلک عنا بفتح منک تعجله، و نصر منک تعزه، و امام عدل تظهره، اله الحق امین. [43] .


خدایا! به درگاهت شکوه کنیم از نبود پیغمبرمان در میان ما، و غیبت اماممان، و فشار زمان بر ما و وقوع فتنه ها بر ما، و پشت به پشت دادن دشمنان علیه ما، و زیادی دشمنانمان و کمی شمارمان. خدایا! پس از این گرفتاری به ما گشایش ده با فتحی از جانب تو که با غلبه و اقتدار همراه باشد، و امام عدالت پیشه ای که ظاهرش سازی، ای معبود حق! آمین.


و اجعلنی اللهم من انصاره و اعوانه و اتباعه و شیعته...


و اجعلنی اللهم من انصاره و اعوانه و اتباعه و شیعته، و ارنی فی آل محمد علیهم السلام ما یاملون، و فی عدوهم ما یحذرون، اله الحق امین، یا ذالجلال و الاکرام، یا ارحم الراحمین. [44] .


پروردگارا! مرا هم از یاران و انصار و پیروان و شیعیان آن حضرت قرار ده. و آن چه را که آل محمد علیهم السلام آرزومندند (از غلبه حق بر باطل و عزت مومنان) و آن چه که دشمنانشان از آن می ترسند (از ذلت و نابودی) به من (با ظهور مولایم) بنمایان. ای خدای حق! دعایم مستجاب ساز، ای صاحب جلال و بزرگواری و بخشش! و ای مهربان ترین مهربانان!


اللهم ان حال بینی و بینه الموت الذی جعلته علی عبادک حتما مقضیا فاخرجنی من قبری مؤتزرا کفنی...


اللهم ان حال بینی و بینه الموت الذی جعلته علی عبادک حتما مقضیا فاخرجنی من قبری موتزرا کفنی، شاهرا سیفی، مجردا قناتی، ملبیا دعوه الداعی فی الحاضر و البادی. [45] .


بارالها! اگر میان من و او اجلی که بر تمام بندگانت تقدیر حتمی نمودی جدایی افکند، پس مرا از قبر برانگیز، در حالی که کفن پوشیده و شمشیر از نیام برکشیده لبیک گویان دعوتش را که در تمام شهرها و بیابانهای عالم است، اجابت کنم.


اللهم کما جعلت قلبی بذکره معمورا، فاجعل سلاحی بنصرته مشهورا...


اللهم کما جعلت قلبی بذکره معمورا، فاجعل سلاحی بنصرته مشهورا، و ان حال بینی و بین لقائه الموت الذی جعلته علی عبادک حتما، و اقدرت به علی خلیقتک رغما، فابعثنی عند خروجه ظاهرا من حفرتی، موتزرا کفنی حتی اجاهد بین یدیه فی الصف الذی اثنیت علی اهله فی کتابک فقلت: کانهم بنیان مرصوص. [46] .


خداوندا! چنانچه قلب مرا به یاد او تازگی و طراوت بخشیدی، سلاح مرا برای یاری آن حضرت از نیام برون آر، و چنانچه میان من و ملاقات آن بزرگوار مرگ حتمی که بر همه بندگان مقدر فرمودی، جدایی افکند، پس مرا در زمان خروج و عصر ظهور او از قبر برانگیز تا کفن پوشیده و در آن صفی که تو در کتاب آسمانی خود اهل آن را ثنا گفته و فرمودی: آنان گویی چون بنیانی خلل ناپذیرند در رکاب آن حضرت جهاد نمایم.


اللهم جدد به ما امتحی من دینک و احی به ما بدل من کتابک...


اللهم جدد به ما امتحی من دینک، و احی به ما بدل من کتابک، و اظهر به ما غیر من حکمک حتی یعود دینک به، و علی یدیه غضا جدیدا خالصا مخلصا، لا شک فیه، و لا شبهه معه، و لا باطل عنده، و لا بدعه لدیه. [47] .


خدایا! با (ظهور) او آن چه از دینت محو شده تازه کن. آن چه از کتابت تبدیل گشته زنده ساز. و آن چه از حکم تو تغییر یافته (صحیح آن را) آشکار ساز، تا اینکه دینت به وسیله او و بدست او تازه و خالص و بی آلایش گردد، که نه در آن شکی و نه همراه آن شبهه ای و نه در کنار آن بدعتی باشد.


اللهم فثبتنی علی دینک و استعملنی بطاعتک...


اللهم فثبتنی علی دینک، و استعملنی بطاعتک، و لین قلبی لولی امرک، و عافنی مما امتحنت به خلقک، و ثبتنی علی طاعه ولی امرک الذی سترته عن خلقک، و باذنک غاب عن بریتک و امرک ینتظر. [48] .


خدایا! مرا بر دینت ثابت دار و به فرمانبریت وادارم، و دلم را بر (فرمان بردن از) ولی امرت نرم گردان، و مرا معاف دار از آنچه خلقت را به آن آزمودی، و مرا بر طاعت ولی امرت ثابت دار، همان (بزرگواری) که او را از خلقت پوشانده ای و او با اجازه تو از آفریدگانت غیبت کرده و در انتظار فرمان توست.


اللهم و احی بولیک القرآن و ارنا نوره سرمدا لا لیل فیه و احی به القلوب المیته...


اللهم و احی بولیک القرآن، و ارنا نوره سرمدا لا لیل فیه، و احی به القلوب المیته، و اشف به الصدور الوغره، و اجمع به الاهواء المختلفه علی الحق، و اقم به الحدود المعطله و الاحکام المهمله، حتی لا یبقی حق الا ظهر، و لا عدل الا زهر. [49] .


خدایا! به وسیله ولیت قران را زنده گردان، و نورش را همیشه و پیوسته به ما نشان ده که در آن شبی نباشد. و با آن دلهای مرده را زنده کن، و سینه های تفتیده ا ز کینه را شفابخش، و خواستهای مختلف را به وسیله او بر (راه) حق گرد آور، و حدود تعطیل شده و قوانین فروگذار شده (دین) را با او بر پای دار، تا اینکه حقی نماند مگر اینکه ظاهر شود، و عدلی نماند مگر اینکه شکوفا گردد.


اللهم اعطه فی نفسه و ذریته و شیعته و رعیته و خاصته و عامته و عدوه...


اللهم اعطه فی نفسه و ذریته و شیعته و رعیته و خاصته و عامته و عدوه، و جمیع اهل الدنیا ما تقر به عینه، و تسر به نفسه، و بلغه افضل ما امله فی الدنیا و الاخره، انک علی کل شی ء قدیر. [50] .


خدایا! او را در جانش، نسلش، شیعه اش، رعیتش، خاصان و مقربانش، عامه (شیعیان زمان غیبتش) و دشمنانش و در تمامی اهل دنیا، عطا کن آنچه را که چشم او را بدان روشن کنی و خودش را به آن شاد نمایی. و او را به برترین آنچه در دنیا و آخرت آرزو می کند برسان، که تو بر هر چیز توانایی.


اللهم اصلح عبدک و خلیفتک بما اصلحت به انبیائک و رسلک...


اللهم اصلح عبدک و خلیفتک بما اصلحت به انبیائک و رسلک، و حفه بملائکتک، و ایده بروح القدس من عندک، و اسلکه من بین یدیه و من خلفه رصدا، یحفظونه من کل سوء و ابدله من بعد خوفه امنا یعبدک لا یشرک بک شیئا، و لا تجعل لاحد من خلقک علی ولیک سلطانا و ائذن له فی جهاد عدوک و عدوه و اجعلنی من انصاره انک علی کل شی ء قدیر. [51] .


بارالها! کار ظهور بنده شایسته و خلیفه راستینت (امام زمان علیه السلام) را اصلاح فرما، همان گونه که کار پیامبران و فرستادگانت را اصلاح نمودی و از فرشتگانت نگاهبانانی بر او بگمار و از سوی خویش با روح القدس او را یاری فرما و دیده بانی از پیش رو و پشت سر همراه وی گردان تا از هر امر ناگواری نگاهش دارند و ترس و هراس او را به امن و امان دگرگون ساز که او تو را می پرستد و هیچ چیز را همتا و همانند تو نمی داند. پس برای هیچ یک از آفریدگانت برتری و چیرگی نسبت به ولی خود قرار مده. او را در جهاد با دشمنت اجازت فرما و مرا از یاران او به شمار آور که تو بر هر کاری توانایی.


پینوشت:


1. طبرسی: الاحتجاج، ج 1: ص 238.


2. زیارت حضرت صاحب الامر علیه السلام / مفاتیح الجنان.


3. دعای عصر غیبت / مفاتیح الجنان.


4. دعای ندبه / مفاتیح الجنان.


5. دعای عهد / مفاتیح الجنان.


6. دعای ندبه / مفاتیح الجنان.


7. زیارت حضرت صاحب الامر علیه السلام / مفاتیح الجنان.


8. دعای عصر غیبت / مفاتیح الجنان.


9. دعای عصر غیبت / مفاتیح الجنان.


10. زیارت حضرت صاحب الامر علیه السلام / مفاتیح الجنان.


11. اعمال شب 23 ماه مبارک رمضان / مفاتیح الجنان.


12. دعای عهد / مفاتیح الجنان.


13. دعای عصر غیبت / مفاتیح الجنان.


14. مراد زمان ظهور حضرت است.


15. صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی / مفاتیح الجنان.


16. دعای افتتاح / مفاتیح الجنان.


17. صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی / مفاتیح الجنان.


18. دعای عهد / مفاتیح الجنان


19. زیارت حضرت صاحب الامر علیه السلام / مفاتیح الجنان.


20. دعای عصر غیبت / مفاتیح الجنان


21. دعای افتتاح / مفاتیح الجنان.


22. زیارت آل یاسین / مفاتیح الجنان.


23. زیارت حضرت صاحب الامر علیه السلام / مفاتیح الجنان.


24. زیارت آل یس / مفاتیح الجنان


25. زیارت حضرت صاحب الامر علیه السلام / مفاتیح الجنان.


26. زیارت حضرت صاحب الامر علیه السلام / مفاتیح الجنان.


27. دعای عهد / مفاتیح الجنان.


28. دعای عصر غیبت / مفاتیح الجنان.


29. دعای افتتاح / مفاتیح الجنان


30. زیارت حضرت صاحب الامر علیه السلام / مفاتیح الجنان.


31. صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی / مفاتیح الجنان.


32. صلوات بر حضرت مهدی علیه السلام / مفاتیح الجنان.


33. دعای ندبه / مفاتیح الجنان.


34. مراد آن است که ما را در زمان ظهور و نیز در بهشت با حضرتش قرین و همنشین بفرما.


35. زیارت حضرت صاحب الامر علیه السلام / مفاتیح الجنان.


36. زیارت حضرت صاحب الامر علیه السلام / مفاتیح الجنان.


37. دعای ندبه / مفاتیح الجنان.


38. دعای عصر غیبت / مفاتیح الجنان.


39. صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی / مفاتیح الجنان.


40. دعای افتتاح / مفاتیح الجنان.


41. این فراز نسبت به مومنان به معنای تقیه در دوران غیبت است.


42. دعای افتتاح / مفاتیح الجنان.


43. دعای عصر غیبت / مفاتیح الجنان.


44. زیارت آل یس / مفاتیح الجنان.


45. دعای عهد / مفاتیح الجنان.


46. زیارت حضرت صاحب الامر علیه السلام / مفاتیح الجنان.


47. صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی / مفاتیح الجنان.


48. دعای عصر غیبت / مفاتیح الجنان.


49. دعای عصر غیبت / مفاتیح الجنان.


50. دعای برای امام زمان علیه السلام / مفاتیح الجنان.


51. مجلسی: بحارالانوار، ج 36: ص 304.



کانال تلگرامی رهپویانِ فرج


https://t.me/joinchat/AAAAAD_Uba3hGEvQLRR5JA

انتظار فرج و امید به آینده در آموزه های اسلامی

 مقاله مهدوی

انتظار فرج و امید به آینده در آموزه های اسلامی ۰ نظر

انتظار ظهور امام مهدی (ع) یا به تعبیر دیگر انتظار فرج آل محمد (ع) در آموزه های دین اسلام از اهمیت و جایگاه بسزایی برخوردار است، اما این مفهوم خود مصداقی از مفهوم عام «انتظار فرج» یا امید به آینده است که در روایات اسلامی بر آن تأکید فراوانی شده است.


مکتب اسلام با هدف زنده نگهداشتن روحیه تلاش و پشتکار در فرد و جامعه اسلامی بر امیدواری نسبت به آینده و انتظار فرا رسیدن گشایش از سوی خدا سفارش بسیاری کرده و مؤمنان را از هرگونه یأس و ناامیدی برحذر داشته است.


در این مقاله تلاش شده که با بررسی مفهوم عام و خاص انتظار و امید به آینده ریشه های فطری این مفهوم و نقش سازنده آن در فرد و اجتماع را روشن سازد.


مفهوم و جایگاه انتظار


«انتظار»، یعنی «چشمداشتن» و «چشم به راه بودن». [1] چشمداشت یک تحول، چشمداشت یک رویداد خوب، چشمداشت یک گشایش،... یاچشم به راه یک آینده مطلوب، چشم به راه یک عزیز سفر کرده، چشم به راه یک دستگیر، چشم به راه یک منجی و... به این معنا انتظار مفهومی است که با نهاد همه انسانها عجین شده است و می توان گفت که همه انسانها به نوعی منتظرند.


به بیان دیگر انتظار یا امید به آینده همزاد انسان است و اگر امید به آینده را از او بگیرند، سرنوشتی جز سکون، رکود، مرگ و تباهی نخواهد داشت، از همین روست که در کلام نورانی پیامبر گرامی اسلام (ص) آمده است:


الأمل رحمة لأمتی و لولا الأمل ما أرضعت والدة ولدها و لاغرس غارس شجراً. [2] .


امید برای امت من مایه رحمت است و اگر امید نبود هیچ مادری فرزندش را شیر نمی داد و هیچ باغبانی درختی نمی کاشت.


همچنین حکایت شده است که:


روزی عیسی (ع) نشسته بود و پیرمردی با بیل زمینی را شیار می کرد، عیسی فرمود: بار خدایا! امید (آرزو) را از او برگیر. آن پیر در دم بیل را به کناری انداخت و دراز کشید. ساعتی گذشت و عیسی گفت: بار خدایا! امید را به او بازگردان؛ بی درنگ آن پیر برخاست و شروع به کارکرد. [3] .


لحظه لحظه زندگی انسان با امید همراه است و او هر دوره از عمر خود را به امید رسیدن به دوره بعدی پشت سر می گذارد. کودکی که تازه به دبستان پاگذاشته به امید رفتن به کلاس بالاتر و پشت سر گذاشتن دوران آموزش ابتدایی درس می خواند و تلاش می کند. همین کودک دوران راهنمایی را با امید رسیدن به دوران دبیرستان سپری می کند و دوران دبیرستان را با این امید که روزی به دانشگاه راه یابد پشت سر می گذارد. وقتی همین کودک دیروز و جوان امروز وارد دانشگاه می شود امیدهای تازه به او توش و توان می دهد و به زندگی او معنا می بخشد؛ امید رسیدن به جایگاه مطلوب اجتماعی، تشکیل خانواده، داشتن فرزند و... . پس از تشکیل خانواده و به دنیا آمدن فرزندان، همه امیدها و آرزوهای انسان متوجه پیشرفت و ارتقای فرزندانش می شود و به این ترتیب حکایت پایان ناپذیر امید به آینده، تا آستانه مرگ، انسان را همراهی می کند.


ناگفته نماند که این امید به آینده و انتظار تحقق فردای بهتر، خود ریشه در یک ویژگی فطری دارد و آن کمال جویی انسان است. انسان همواره طالب رسیدن به مراتب بالاتر و دست یافتن به قله های پیشرفت و ترقی است و این در همه انسانها با تفاوتهایی در سطح کمال موردنظر و تلاش و جدیتی که برای رسیدن به کمال مطلوب صورت می گیرد، وجود دارد.


در هر حال، انتظار و چشم به راه آینده بودن شعله ای است در وجود انسان که هر چه فروزان تر و پرفروغ تر باشد تحرک و پویایی او نیز بیشتر خواهد بود و برعکس هر چه این شعله به سردی و خاموشی بگراید؛ تلاش و فعالیت انسان نیز کاستی می پذیرد تا آنجا که او تبدیل به موجودی سرد، بی روح، بی نشاط، گوشه گیر و بی تحرک می شود و این همان حالتی است که در روانشناسی به «افسردگی» تعبیر می کنند. حالتی که شدت و ضعف و زمینه های به وجود آمدن آنها در افراد مختلف متفاوت است، اما عامل آن در هر حال چیزی جز خشکیدن نهال امید در وجود انسان نیست.


با توجه به اهمیت و نقش اساسی امید به آینده و انتظار فرج در زندگی انسانها مکتب اسلام تلاش نموده است با تقویت این روحیه، تلاش و سرزندگی جوامع اسلامی و مسلمانان را به نهایت درجه خود رسانده و آنها را در هر زمان پویا و پایدار نگهدارد.


به نظر می رسد امید به آینده و انتظار فرج به دو معنا در آموزه های دین اسلام به کار رفته است:


>انتظار به معنای عام


>انتظار به معنای خاص


انتظار به معنای عام


در این معنا مکتب اسلام تلاش کرده است که از یک سو با فضیلت بخشیدن به «انتظار گشایش» و امید به آینده و از سوی دیگر با نکوهش یأس، ناامیدی، دلسردی و دلمردگی، روحیه تلاش و تکاپوی سازنده را در افراد جامعه اسلامی زنده نگهدارد و از ایجاد حالت یأس و ناامیدی در زندگی شخصی مسلمانان جلوگیری کند.


اهتمام اسلام به این معنای عام از انتظار و امید به آینده تا بدان حد بوده که از یک سو امید به فرا رسیدن گشایش از سوی خداوند در زمره برترین اعمال برشمرده شده و از سوی دیگر یأس و ناامیدی از رحمت خداوند از جمله گناهان کبیره به شمار آمده است.


شاید بتوان گفت بسیاری از روایاتی که در آنها به فضیلت «انتظار فرج» به طور کلی و بدون ذکر متعلق فرج اشاره شده، به اصل تقویت روحیه امید به آینده و مقابله با حالت ناامیدی و بدبینی نسبت به آینده نظر داشته اند، که از آن جمله می توان به این روایات اشاره کرد:


1-1. از رسول گرامی اسلام (ص) نقل شده است که:


من رضی عن اللَّه بالقلیل من الرزق رضی اللَّه عنه بالقلیل من العمل و انتظار الفرج عبادة. [4] .


هر کس نسبت به رزق کمی که خداوند به او داده خشنود باشد، خداوند نیز نسبت به عمل کمی که او انجام می دهد خشنود می گردد و انتظار گشایش عبادت است.


1-2. امام علی (ع) در بخشی از روایت مفصلی که در آن به چهارصد مورد از اموری که برای صلاح دین و دنیای مؤمن


شایسته است، اشاره می کنند؛ پس از توصیه به طلب رزق در بین طلوع فجر و طلوع شمس می فرمایند:


انتظروا الفرج، ولا تیأسوا من روح اللَّه، فإن أحبّ الأعمال إلی اللَّه عزّوجلّ انتظار الفرج. [5] .


1-3. آن حضرت در بخش دیگری از روایت یاد شده پس از اشاره به این مطلب که ناشکیبایی در هنگام بروز ناگواریها موجب از بین رفتن اجر انسان می شود، می فرماید:


... أفضل اعمال المرء انتظار فرج اللَّه عزّوجلّ. [6] .


برترین کارهای انسان، انتظار گشایش از سوی خداست.


1-4. امام صادق (ع) نیز در ضمن سفارشهای خود به ابوحنیفه می فرمایند:


... و أفضل الأعمال انتظار الفرج من اللَّه.


برترین کارها انتظار گشایش از خداست. [7] .


انتظار به معنای خاص


در این معنا، انتظار گشایش و امید به آینده از حالت امری محدود، سطحی و فردی خارج شده و تبدیل به امری گسترده، عمیق و اجتماعی می گردد.


در توضیح این مطلب باید گفت: تعالیم ادیان الهی و به ویژه دین مبین اسلام، دقیقاً بر گرایشهای درونی انسانها تکیه دارد و اهداف و برنامه های آنها براساس همین گرایشهای درونی و ویژگیهای فطری سامان یافته است و در این میان نقش دین تنها جهت دهی، توسعه و تعمیق این گرایشهاست.


در موضوع مورد بحث نیز دین مبین اسلام با توجه به اینکه امید به آینده و انتظار یک گرایش فطری و جوهره زندگی انسانهاست تلاش نموده که این گرایش را از یک سو توسعه و از دیگر سو تعمیق بخشد.


به این بیان که دین اسلام به همه انسانها می گوید: اولاً، شما فقط منتظر بهبود وضع زندگی خود و اطرافیانتان نباشید و تنها سعادت نزدیکان خود را طلب نکنید، بلکه این انتظار را نسبت به همه افراد جامعه گسترش دهید و چشم انتظار روزی باشید که رفاه، سعادت، عدالت و معنویت نه تنها در شهر و دیار شما بلکه در همه جهان گسترده شود.


ثانیاً، انتظار شما نباید تنها متوجه امور ظاهری، سطحی و محدود زندگی گردد. شما باید انتظارتان را تعمیق بخشید و چشم به راه آینده ای باشید که حقیقت مطلق، عدالت مطلق و معنویت مطلق در جهان حاکم شود.


در این معنا، انتظار تنها به ظهور مردی تعلق می گیرد که اگر بیاید نهایت خوبیها برای همه انسانها در سراسر جهان فراهم خواهد شد. این انتظار به همان اندازه فضیلت و برتری دارد که تحقق متعلق آن.


نگاهی اجمالی به روایاتی که در فضیلت انتظار ظهور امام عصر (ع) وارد شده اند ما را به سطح ارزش این انتظار واقف می سازد:


2-1. امام سجاد (ع) منتظران را برترین مردم همه روزگاران برمی شمارند:


... إنّ أهل زمان غیبته القائلون بإمامته المنتظرون لظهوره أفضل من کلّ أهل زمان. [8] .


آن گروه از مردم عصر غیبتِ امام دوازدهم که امامت او را پذیرفته و منتظر ظهور او هستند برترین مردم همه روزگاران هستند.


2-2. امام صادق (ع) در فضیلت انتظار به معنای دوم می فرماید:


المنتظر لأمرنا کالمتشحّط بدمه فی سبیل اللَّه. [9] .


کسی که در انتظار تحقق امر ما (برقراری حکومت اهل بیت (ع)) باشد همانند کسی است که در راه خدا به خون خود غلتیده است.


2-3. آن حضرت در روایت دیگری منتظران ظهور را از زمره «دوستان خدا» برمی شمارند:


طوبی لشیعة قائمنا المنتظرین لظهوره فی غیبته و المطیعین له فی ظهوره أولئک أولیاءاللَّه الذین لاخوف علیهم ولا هم یحزنون. [10] .


خوشا به حال شیعیان قائم ما که در زمان غیبتش منتظر ظهور او هستند و در هنگام ظهورش فرمانبردار او. آنان دوستان خدا هستند، همانها که نه ترس به دل راه می دهند و نه اندوهگین می شوند.


2-4. امام صادق (ع) در بیانی دیگر منتظران ظهور را با شهیدشدگان در پیشگاه رسول خدا (ص) برابر دانسته، می فرمایند:


من مات منکم و هو منتظر لهذا الأمر کمن هو مع القائم فی فسطاطه. قال: ثمّ مکث هنیئة، ثمّ قال: لا بل کمن قارع معه بسیفه. ثمّ قال: لا واللَّه کمن استشهد مع رسول اللَّه، صلّی اللَّه علیه و آله. [11] .


هر کس از شما بمیرد در حالی که منتظر این امر باشد همانند کسی است که با حضرت قائم (ع) در خیمه اش بوده باشد. سپس حضرت چند لحظه ای درنگ کرده، آنگاه فرمود: نه، بلکه مانند کسی است که در خدمت آن حضرت شمشیر بزند. سپس فرمود: نه، به خدا همچون کسی است که در پیشگاه رسول خدا (ص) شهید شده باشد.


نقش سازنده انتظار


برای درک درست نقش سازنده انتظار و امید به آینده در فرد و جامعه لازم است که ارکان و پایه های اساسی آن را بررسی کنیم.


هر کس با مراجعه به خود و بررسی مصادیق مختلف انتظار درمی یابد که این مفهوم سه پایه اساسی دارد:


1. ناخوشنودی از وضع موجود یا قانع نبودن به آن؛


2. امید و باور به آینده مطلوب؛


3. تلاش در جهت تحقق آینده مطلوب.


بدون تردید، انتظار، چه در معنای عام و چه در معنای خاص آن، زمانی فعلیت می یابد که سه رکن یاد شده محقق شود. کسی که هیچ احساس ناخوشایندی نسبت به وضع موجود خود و شرایطی که در آن به سر می برد ندارد، یا آینده روشنی پیش روی خود نمی بیند و از باور درستی نسبت به امکان تغییر شرایط موجود برخوردار نیست، یا هیچ تلاشی در راه تحقق آینده ای که آن را مطلوب می داند و رسیدن به هدفی که چشم انتظار رسیدن آن است، نمی کند، هرگز نمی تواند در زمره منتظران باشد.


حال اگر بخواهیم با توجه به سه رکن اساسی انتظار، به تحلیل مفهومی انتظار ظهور امام مهدی (ع) بپردازیم و مشخص کنیم که چه زمانی می توان فردی را واقعاً منتظر ظهور دانست، باید به سه نکته اساسی اشاره کنیم:


1. آگاهی نسبت به شرایط موجود و معرفت نسبت به شرایط عصر موعود؛


2. باور به تحقق وعده الهی در مورد آینده جهان و حاکمیت نهایی دین خدا بر سراسر زمین؛


3. حرکت و تلاش در راه زمینه سازی و یا تحقق جامعه موعود.


نخستین شرط انتظار این است که انسان به آن حد از آگاهی و شناخت برسد که بفهمد وضع موجود جهان و مناسبات حاکم بر آن به هیچ وجه خشنود کننده نیست و شرایطی که در آن زندگی می کند تناسبی با عظمت وجودی انسان و شأن او ندارد. این شناخت تنها در صورتی حاصل می شود که آدمی ابتدا شرایط موجود جامعه خود و شرایط جامعه موعود را به درستی بشناسد و آنگاه به مقایسه آنها پرداخته و به داوری بنشیند که واقعاً کدامیک از این شرایط، شایسته مقام انسان به عنوان اشرف مخلوقات است.


شرط دوم باور به سعادتمند شدن جهان و رستگاری بشر در پایان تاریخ است. باور به این حقیقت که جهان بالاخره طعم خوش حقیقت، عدالت و معنویت را خواهد چشید و ریشه هر چه دروغ، ستم، فساد و تباهی است از زمین برکنده خواهد شد.


بدون تردید تحقق شرایط یاد شده مستلزم تلاش فراگیر فردی و اجتماعی در حوزه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی است. تلاشی که اگر به واقع محقق شود، فرد و جامعه مصداق روایاتی خواهند شد که در آنها منتظران ظهور را با یاوران امام مهدی (ع) و حاضران در صحنه های نبرد عصر ظهور مقایسه کرده و اجر و ثواب و شأن و مرتبه آنها را یکسان دانسته اند.


کلام خود را با ذکر روایتی از امام صادق (ع) به پایان می بریم؛ روایتی که با تأمل در آن می توان همه بایسته های انتظار فرج را دریافت:


إِنَّ لَنا دَولَةً یَجِیی ءُ اللَّهُ بِها إِذا شاءَ. ثُمَّ قالَ: مَن سَرَّهُ أَن یَکُونَ مِن أَصحابِ القائِمِ فَلیَنتَظِر وَلیَعمَل بِالوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الأخلاقِ، وَ هُوَ مُنتَظِرٌ، فَإِن ماتَ وَ قامَ القائِمُ بَعدَهُ کانَ لَهُ مِنَ الأَجرِ مِثلُ أَجرِ مَن أَدرَکَهُ، فَجِدُّوا وَانتَظِرُوا، هَنِیئاً لَکُم أَیَّتُهَا العِصابَةُ المَرحُومَةُ. [12] .


برای ما دولتی است که هر زمان خداوند بخواهد، آن را محقق می سازد. و آنگاه [امام] فرمود: هر کس دوست می دارد از یاران حضرت قائم، باشد باید که منتظر باشد و در این حال به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار نماید، در حالی که منتظر است، پس چنانچه بمیرد و پس از مردنش قائم، به پا خیزد، پاداش او همچون پاداش کسی خواهد بود که آن حضرت را درک کرده است، پس کوشش کنید و در انتظار بمانید، گوارا باد بر شما [این پاداش] ای گروه مشمول رحمت خداوند!


پینوشت:


1. ر.ک: دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، ذیل کلمه «انتظار»؛ معین، محمد، فرهنگ فارسی ذیل کلمه «انتظار».


2. المجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج77، ص173، ح8.


3. تنبیه الخواطر، ج1، ص272. به نقل از: محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة، ترجمه حمیدرضا شیخی، ج1، ص184، ح675.


4. المجلسی، محمدباقر، همان، ج52، ص122، ح3.


5. همان، ج10، ص94.


6. همان، ص99.


7. همان، ج75، ص208، ح77.


8. همان، ج52، ص122، ح4.


9. الصدوق، محمدبن علی بن الحسین، کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص645، ج6.


10. همان، ص357، ح52.


11. المجلسی، محمدباقر، همان، ص126، ح18.


12. النعمانی، محمدبن ابراهیم بن جعفر، کتاب الغیبة، ص200، ج16؛ المجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج52، ص140، ح50.



کانال تلگرامی رهپویانِ فرج


https://t.me/joinchat/AAAAAD_Uba3-SP6F2YKBCA

}